از جراحی که انگار باید روح و هویت خود را از ابتدا بشناسد تا فردی که میخواهد به همه اثبات کند که انسانها پست، شیطانی و غیر قابل مداوا هستند. انیمه Monster اثر هنری عجیبی است.
- عنوان ژاپنی: モンスター
- اسم فارسی: هیولا
- اقتباس از مانگا Monster و رمان Another Monster به قلم نائوکی اوراساوا (Naoki Urasawa)
- ژانر: جنایی، رازآلود، ، درام، پلیسی و ترسناک روانشناختی
- کارگردانان: ماسایوکی کوجیما (Masayuki Kojima) و ریوسوکه ناکامورا (Ryōsuke Nakamura)
- فیلمنامه: تاتسوهوکی اوراهاتا (Tatsuhiko Urahata)
- محصول استودیو Madhouse
- تعداد قسمتها: ۷۴ اپیزود
- وضعیت پخش: پایانیافته
- ردهی سنی: +R
خلاصهی داستان:
«مانستر» با به تصویر کشیدن بخشهایی از زندگی دکتر کنزو تنما، یک جراح مغز و اعصاب فوقالعاده و جوان شروع میشود؛ پزشکی بسیار موفق و آیندهدار که بهتازگی با دختر ثروتمند رئیس بیمارستان محل کار خود هم نامزد کرده است. زندگی او مدام به سمت پیشرفتهای بیشتر میرود و همه باور کردهاند که تنما فاصلهای تا تبدیل شدن به رئیس بخش جراحی و شاید حتی رئیس کل بیمارستان ندارد. اما آدمهای پیرامون او بسیار بیاخلاق و به فکر منافع خود هستند. مخصوصا رئیس بیمارستان که همواره مشغول سودجویی از تواناییهای این جوان ساکت است و او را مجبور به انجام کارهایی متفاوت میکند؛ کارهایی از جنس بیتوجهی به مردم عادی و در اولویت گذاشتن بیمارهایی که جایگاه اجتماعی والایی دارند.
ولی پس از آن که تنما یک بار با نتیجهی مستقیم گوش سپردن به دستور غیرانسانی رئیس مواجه میشود، زندگی او باید برای همیشه تغییر کند. مخصوصا وقتی ایوا، دختر جناب رئیس و نامزد تنما خطاب به پزشک جوان میگوید: «زندگی انسانهای مختلف از ارزشهای متفاوتی برخوردار است» و به همین سادگی، مسئلهی مرگ یک بیمار خارجی به خاطر بیتوجهی بیمارستان به مریض اسمورسمدار را کوچک جلوه میدهد.
پزشکی که هر روز با ستایش همگان مواجه است و انگار کل جهان میخواهد حتی فقط به سایهی موفقیتهای وی نزدیک شود، ناگهان به خود میآید. ناگهان از خود میپرسد که دارد چه بلایی بر سر هویت خود میآورد؟ پس بالاخره تلفن را قطع میکند و از دستور شنیدن دست میکشد؛ تا بهعنوان یک انسان تصمیم بگیرد. کنزو تنما یک شب با یک تماس تلفنی اضطراری به بیمارستان میرود و باور میکند که دیگر آن آدم سابق نخواهد بود؛ به هر قیمتی که باشد.
البته که با گذر همهی این ماجرا فقط حکم داستانکی را پیدا میکند که قصهگویی انیمه Monster را کلید میزند. «هیولا» داستانهای به مراتب بیشتر، گستردهتر و تکاندهندهتری برای روایت دارد.
Monster به هیچ عنوان اثری نیست که بخواهیم آن را به خیلی از بینندگان پیشنهاد کنیم. این انیمه فقط باید توسط مخاطب بزرگسال شود و شامل لحظات آزاردهنده، خشن و خونین متعدد است. حتی بحثهای داستانی مطرحشده در آن هم میتوانند ذهن تماشاگر را برای مدتی اذیت کنند و فضای غمزده و سیاه کلی اثر هم باعث میشود که بسیاری از تماشاگرهای محترم کوچکترین علاقهای به دیدن آن نداشته باشند.
به این ترکیب میتوان کیفیت تصویری قدیمیشده و نه چندان ایدهآل، فاصلهی واضح جزئیات بصری انیمه با انیمههای سینمایی و نسبت تصویر ۴:۳ تمام اپیزودهای آن را هم افزود تا بیشتر از قبل بفهمیم چرا خیلیها تمایل زیادی به دیدن Monster ندارند. تازه با اینکه انیمهی مورد بحث تقریبا خالی از اکثر اغراقهای تصویری خاص دنیای انیمههای ژاپنی است، جنس طراحی صورت کاراکترها و انیمیشنهای بدن آنها نیز میتواند برای بعضی از بینندگانی که عاشق انیمهها نیستند، بد و غیر دلچسب به نظر بیاید. هیچکدام از موارد نامبرده در دو پاراگراف اخیر مقالهی پیشرو به نقاط ضعف Monster اشاره نمیکنند. بلکه صرفا حقایقی دربارهی هویت این انیمهی پخششده در اوایل قرن ۲۱ میلادی را فهرست کردند که هر کس میخواهد در جهان Monster غرق شود، باید از قبل با آنها کنار آماده باشد.
ولی اگر از موانع یادشده بگذرید، دیدن این انیمه اصلا پیچیده و نیازمند تماشای چند محصول با چند اسم مختلف نیست. انیمهی اقتباسی Monster بهصورت کلی از یک فصل و ۷۴ قسمت تشکیل شد که همهی آنها در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ میلادی روی آنتن رفتند. اگر میخواهید به سراغ منبع اقتباس این انیمه بروید، باید مانگا ۱۸ جلدی Monster، محصول سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۱ میلادی و رمان Another Monster، محصول سال ۲۰۰۲ میلادی را بخوانید. هرچند از آنجایی که Monster یکی از وفادارترین اقتباسهای انجامشده در دنیای انیمه از روی یک مانگا است، شاید اصلا نیازی به انجام این کار نداشته باشید.
Monster انیمهای است که یا اصلا با آن ارتباط برقرار نمیکنید یا پس از دیدن اپیزودهایش، همیشه آن را به خاطر دارید. زیرا میان این همه درد و رنجی که در دل داستان قرار میگیرند، حرفهای مهمی هستند که لیاقت شنیده شدن را دارند. سازنده برای آن که شما به اثر دل بدهید، مدام داستان را با محوریت کاراکترها روایت میکند؛ تا همیشه این شخصیتها باشند که در مرکز توجه قصهگویی قرار میگیرند.
دیدگاه های کاربران